*درد بی دردی!
جناب آقای «محمود سریع القلم» اخیراً با جهد و سعی بلیغی میکوشند ضمن بیان نقطه نظرات آسیب شناسانه خود از دستگاه دیپلماسی و نارساییهای دیپلماتها و بیصلاحیتی معدل عقلانی ایرانیان، برای جبران این عارضه راهکار ارائه دهند؛ موارد زیر گلچینی مبانی اندیشگی ایشان برای فائق آمدن بر مشکلات سیاسی کشور است:
کسانی که زبان انگلیسی نمیدانند، منطقی فکر نمیکنند! سیاست خارجی باید از خیابانها جمع شود؛ سیاستمدار حرفهای کسی است که غذای خوب خورده، در حد متعارف زندگی کرده، مهربانی و احترام را تجربه کرده، سفر رفته و حتی از هوس نیویورک رفتن هم عبور کرده است.
-تا حالا ممنوع القلم بودند؛ بعد خب طبیعیه بشن سریع القلم ... البته خدا نکنه این کارها به رفع القلم ختم بشه.
-خب معلومه که توهین است؛ نام بردن از یک فشر اجتماعی به عنوان نمونه آدمهای نادان و بیاطلاع توهین به آنها است و حتی در همان غربی که سریع القلم این قدر شیفتهاش است، میتواند جرم محسوب شود؛ منتهی آن قدر نگاه تبعیضگرا و تحقیرگر را درونیکردهایم که متوجه زشتی آن نمیشویم؛ شاید باید خود را جای راننده تاکسی بگذاریم...
از این هم بگذریم که اصل حرف سریعالقلم چقدر در تضاد با روح مردمسالاری است که بکوشی از مشارکت مردم در اموری که مستقیماً با زندگیشان ارتباط دارد جلوگیری کنی؛ واقعیت این است که چنین اعتقادات ضدمردمی جز با تحقیر و توهین مردمان پیش نمیرود. نمیتواند برود.
-وقاحت اینجاست که راننده تاکسی حق «نظر» دادن در مورد مسئله هستهای و توافقنامه ژنو رو نداره؛ قرار نیست کسی تصمیم بگیره راننده تاکسی، قراره نظر بده؛ نمیتونه؟ تو این 8 سال راننده تاکسیها تصمیم گیرنده بحث هستهای بودند؟
یه سوال دیگه، خب راننده تاکسی بدبختی که صبح تا شب پی نون درآوردنه رو چرا اصلاً میذاریم رأی بده؟ این چه میفهمه از سیاست که باید به کدوم کاندیدا رأی بده؟ هر وقت موافق آقای سریع القلم و دوستان هستن میشن طبقه متوسط باهوش و زبده، هروقت مخالفشون هستن میشن راننده تاکسی و یه مشت حیف نون عمله.
*اوباما: اگر گزینهای وجود داشت که بشود تک تک پیچ و مهرههای برنامه هستهای ایران را حذف کنیم آن را انتخاب میکردیم!
*آفرین به مرد ادب آمریکایی!
همین که صداقت داری و راستش رو میگی دشمنمونی دوستت داریم؛ شمشیرت رو از رو بستی میگی باهاتون دشمنم و سره حرفت ایستادی.
*جمشید مشایخی بازیگر سینما و تلویزیون ایران با هماهنگی باشگاه استقلال برای دلجویی از لیونل مسی به اسپانیا میرود.
*مسی به کامنتها فکر میکند!
-آخه فک میکنین واسه مسی، اونم تو این اوضاع که باباشو گرفتن خودشم شایعه شده که متهمه به جرم پولشویی مهمه که ایرانیا چی تو یه فضای مجازی بهش گفتن! آخه واسه ما استاد مشایخی عزیزه و شناس؛ اون مشایخی رو از کجا میشناسه!
-بعد از اعلام آمادگی جمشید مشایخی برای دلجویی حضوری، لیونل مسی در مصاحبهای اعلام کرد یکی از آرزوهای من ملاقات با آقای مشایخی بوده است و از کودکی سریالهای ایشان را با علاقه دنبال میکردم.
*نعیمه اشراقی در توجیه پوشش ناپسند دخترش در کانادا نوشت: چرا دخترم را نباید بفرستم کانادا؛ نماز دخترم در اونجا باکیفیتتر شده و چندین جلد مفاتیحبرایش فرستادم.
*چندین جلد مفاتیح؟! مفاتیح یه جلده دیگه؛ باقیش تکراری میشه خب
-هی مفاتیح میفرسته اون میخونه تموم میکنه دوباره یکی دیگه میفرسته؛ راستی مفاتیح چند جلد داره؟ یا اینکه مفاتیح رو میخوره؟ دمش گرم از اون نمازی که میخونه و روش تأثیر میذاره و اونجوری تیپ میزنه؛ یعنی کشته مرده اون اسلام و نماز و اعتقاداتتونم که دل همه رو برده!
*«سید عباس عراقچی» معاون وزیر خارجه و عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان، ضمن انتقاد شدید از اقدام آمریکا در افزودن 19 فرد و شرکت به لیست تحریمهای ضد ایرانی این اقدام را خلاف روح توافقنامه ژنو دانست و گفت: در حال ارزیابی شرایط و اتخاذ عکسالعمل مناسب هستیم.
*تصویر دیده نشده از روح مذاکرات
از مزایای توافقنامه ژنو این بود که فهمیدیم آمریکاییها به روح اعتقاد دارن؛ کارشناسا گفتن تحریم اخیرشون با روح توافقنامه در تضاده!
برخلاف اینهایی که هنوز به تعهدات نصفه و نیمه امریکا خوشبیناند و تحریمهای جدید را به رویشان نمیآورند، چه خوش گفت حضرت روح الله (ره): «اگر امریکا و اسرائیل لا اله الاّ اللّه بگویند، ما قبول نداریم؛ چرا که آنها میخواهند سرِ ما کلاه بگذارند».
-خبر فوری: روح توافقنامه ژنو مورد تجاوز قرار گرفت!
در حالی که همه انتظار داشتند هفته آینده مجلس سنای امریکا تحریمهای جدید علیه ایران را به تصویب برساند، دولت امریکا و وزارت خزانه داری، در یک اقدام پیش دستانه، خودشان قبل از سنا 19 شخص و شرکت ایرانی را مورد تحریم قرار دادند.
عراقچی در واکنش به این تحریمها اعلام کرد این اقدام امریکا با روح توافق ژنو همخوانی ندارد و در حال ارزیابی شرایط برای اقدام مقتضی هستیم؛ این در حالی است که شرمن حتی تجاوز به روح توافقنامه ژنو را هم نپذیرفت و گفت در توافقنامه تنها بر توقف تحریمهای هستهای تأکید شده و تحریمهای جدید ربطی به مسئله هستهای ندارد و مربوط به موضوع سوریه است!
*طنز نوشتی از حسین قدیانی درباره روح توافق:
1- روح توافق ژنو دقیقاً یعنی چه؟! و مشخصاً در کدام قسمت توافق واقع است؟!
2- آیا همه توافقات، روح دارند یا این، اینطوری از آب درآمده؟! و چرا؟!
3- این روح توافق ژنو، مثل روح آدمی، آیا با جسم در پیوند است یا برای خودش به صورت مستقل میپلکد؟!
4- آیا طرف غربی، بویژه آمریکاییها هم به داشتن روح برای توافق ژنو اعتقاد دارند یا این، فقط اعتقاد این سوی میز مذاکره است؟
5- گور بابای روح توافق، کلاً اوباما به روح اعتقاد دارد یا خیر؟
6- اگر توافق کاملاً نقض شود، تکلیف روح آن چه خواهد شد؟
7- دقیقاً و مشخصاً چه اتفاقی بیفتد، هم روح توافق نقض شده، هم جسم توافق؟
8- وقتی روح یک توافق، نقض میشود؛ یعنی الحمدلله متن آن هنوز مورد عنایت قرار نگرفته، گرفته، کم و بیش گرفته یا که چی؟
9- در بدن آدمی، روح از جسم مهمتر و ماندگارتر است؛ این مسئله در توافق ژنو چگونه است؟
10- اگر توافق کلاً بمیرد، روح این توافق احیاناً با کدامیک از ارواح توافقات سیاسی تاریخ محشور خواهد شد؟!
11- آیا روح عهدنامه ترکمانچای در عوالم بالا هنوز زنده است؟ در صورت حیات، آیا آن روح، بر روح توافق ژنو نظارت دارد؟ در عالم بالا منظور است! کلاً یک توافقنامه، روحش چقدر عمر میکند؟
12- روز ختم نلسون ماندلا، اوباما که داشت اون کارها رو میکرد؛ این، ناقض حقوق شهروندی میشل اوباما حساب میشود یا ناقض روح نخستوزیر دانمارک؟
13- چی کار کنیم روح توافق از ما شاد میشود؟
14- اینکه میگویند «به حق غنیسازی در توافق، اشاره شده»، منظور این است که به «حق غنیسازی» در روح توافق اشاره شده، در متن توافق یا در جای دیگری از توافق؟!
15- آیا فقط عده خاصی میتوانند روح توافق را ببینند یا همه میتوانند؟!
16- کلاً آیا برعکس! ممکن است اتفاقی بیفتد که متن توافق را نقض کند، اما به روح آن وفادار باشد؟!
17- آیا اینکه میگویند «روح توافق»، منظور، روح متن توافق است، یا متن توافق، خودش جداگانه روح مجزایی دارد؟!
نظرات شما عزیزان:
|